Sonntag, 28. Oktober 2018

Sonntagsevangelium auf Persisch (28. Oktober 2018

سپس به اريحا رسيدند. وقتی از شهر بيرون می‌رفتند، عده‌ء زيادی بدنبالشان براه افتادند. در كنار راه، كوری به نام بارتيمائوس نشسته بود و گدايی می‌كرد. 47 وقتی بارتيمائوس شنيد كه عيسای ناصری از آن راه می‌گذرد، شروع به داد و فرياد كرد و گفت: «ای عيسی، ای پسر داود، به من رحم كن!» 48 اما مردم بر سرش فرياد زدند: «ساكت شو!» ولی او صدايش را بلندتر كرد و پشت سر هم فرياد می‌زد: «ای پسر داود، به من رحم كن!» 49 وقتی سر و صدای او بگوش عيسی رسيد، همانجا ايستاد و فرمود: «بگوييد اينجا بيايد.» پس مردم او را صدا زده، گفتند: «بخت به تو روی آورده؛ برخيز كه تو را می‌خواند.» 50 بارتيمائوس ردای كهنه‌ء خود را كناری انداخت و از جا پريد و پيش عيسی آمد. 51 عيسی پرسيد: «چه می‌خواهی برايت بكنم؟» گفت: «استاد، می‌خواهم بينا شوم.» 52 عيسی به او فرمود: «آنچه خواستی شد. ايمانت ترا شفا داد.» كور فوری بينا شد و در پی عيسی براه افتاد.

Quelle: https://www.bibleserver.com/text/FCB/نوشتهء%20مَرقُس%E2%80%8C10
Link: Das heutige Evangelium
____

Freitag, 12. Oktober 2018

ال شدای-EL SHADAI


Und hier die bekannteste Interpretation des Liedes von AMY GRANT:

14-09-2018 انجیل در فارسی

نجیل در فارسی - Evangelium auf Persisch für den 28. SONNTAG IM JAHRESKREIS B:

حق چاپ: bibleserver.com

Weish 7, 7-11: (nur auf Deutsch)
Ich betete, und es wurde mir Klugheit gegeben; ich flehte, und der Geist der Weisheit kam zu mir.
Ich zog sie Zeptern und Thronen vor, Reichtum achtete ich für nichts im Vergleich mit ihr.
Keinen Edelstein stellte ich ihr gleich; denn alles Gold erscheint neben ihr wie ein wenig Sand, und Silber gilt ihr gegenüber so viel wie Lehm. Ich liebte sie mehr als Gesundheit und Schönheit und zog ihren Besitz dem Lichte vor; denn niemals erlischt der Glanz, der von ihr ausstrahlt. Zugleich mit ihr kam alles Gute zu mir, unzählbare Reichtümer waren in ihren Händen.

Hebr 4, 12-13:
كلام خدا زنده و بانفوذ است و برّنده‌تر از هر شمشير تيزی است كه مفصل را از استخوان جدا می‌كند، زيرا افكار پنهانی و نيتهای مخفی دل ما را می‌شكافد تا ما را آنچنانكه هستيم، به خودمان نشان دهد. 13 هر كجا كه باشيم، خدا تک‌تک ما را می‌شناسد؛ چشمان تيزبين خدای زنده، همه‌ء ما را چنانكه هستيم می‌بيند. چيزی وجود ندارد كه از نظر خدا پنهان بماند، و به اوست كه بايد سرانجام حساب پس بدهيم.

Markusevangelium 10, 17-30:
 وقتی عيسی عازم سفر بود، شخصی با عجله آمده، نزد او زانو زد و پرسيد: «ای استاد نيكو، چه بايد بكنم تا در آن دنيا زندگی جاويد نصيبم شود؟» 18 عيسی فرمود: «چرا مرا نيكو می‌گويی؟ فقط خداست كه واقعاً نيكوست. 19 ولی در مورد سؤالت، خودت كه احكام خدا را می‌دانی: قتل نكن، زنا نكن، دزدی نكن، دروغ نگو، كسی را فريب نده و به پدر و مادرت احترام بگذار.» 20 مرد جواب داد: «اين قوانين را يک يک از كودكی انجام داده‌ام.» 21 عيسی نگاهی گرم و پرمحبت به او كرد و فرمود: «تو فقط يک چيز كم داری: برو هر چه داری بفروش و پولش را به فقرا بده كه در آسمان گنجی خواهی يافت. آنگاه بيا و مرا پيروی كن.» 22 مرد با چهره‌ای درهم و افسرده برگشت، چون ثروت زيادی داشت. 23 عيسی لحظه‌ای به اطراف نگاه كرد و بعد به شاگردان خود فرمود: «برای يک ثروتمند چقدر سخت است به ملكوت خدا داخل شود.» 24 شاگردان از اين گفته‌ء عيسی تعجب كردند. پس عيسی باز گفت: «برای كسانی كه به مال دنيا دل بسته‌اند، چقدر مشكل است به عالم آسمانی كه خدا در آن سلطنت می‌كند داخل شوند. 25 خيلی آسانتر است كه شتر از سوراخ سوزن بگذرد از اينكه شخص ثروتمندی وارد ملكوت خدا گردد.» 26 شاگردان با شک و ترديد پرسيدند: «اگر ثروتمندان نتوانند نجات پيدا كنند، پس چه كسی می‌تواند؟» 27 عيسی نگاهی عميق به ايشان كرد و فرمود: «ممكن است انسان نتواند اين كار را بكند، ولی خدا می‌تواند، زيرا برای خدا هيچ كاری غيرممكن نيست.» 28 آنگاه پطرس گفت: «من و ساير شاگردان از هر چه داشتيم گذشتيم. ما همه چيز خود را از دست داديم تا بتوانيم شما را پيروی كنيم.» 29 عيسی جواب داد: «خاطرجمع باشيد، اگر كسی چيزی را بخاطر من و انجيل از دست بدهد، مثل خانه، برادر، خواهر، پدر، مادر، فرزند و اموال خود، 30 خدا به او صد برابر بيشتر خانه، برادر، خواهر، مادر و فرزند و زمين خواهد داد، همراه با رنج و زحمت. تمام اينها در اين دنيا از آن او خواهد بود و در عالم آينده نيز زندگی جاويد نصيب او خواهد شد.

_____.    _____.    _____.