Sonntag, 28. Oktober 2018

Sonntagsevangelium auf Persisch (28. Oktober 2018

سپس به اريحا رسيدند. وقتی از شهر بيرون می‌رفتند، عده‌ء زيادی بدنبالشان براه افتادند. در كنار راه، كوری به نام بارتيمائوس نشسته بود و گدايی می‌كرد. 47 وقتی بارتيمائوس شنيد كه عيسای ناصری از آن راه می‌گذرد، شروع به داد و فرياد كرد و گفت: «ای عيسی، ای پسر داود، به من رحم كن!» 48 اما مردم بر سرش فرياد زدند: «ساكت شو!» ولی او صدايش را بلندتر كرد و پشت سر هم فرياد می‌زد: «ای پسر داود، به من رحم كن!» 49 وقتی سر و صدای او بگوش عيسی رسيد، همانجا ايستاد و فرمود: «بگوييد اينجا بيايد.» پس مردم او را صدا زده، گفتند: «بخت به تو روی آورده؛ برخيز كه تو را می‌خواند.» 50 بارتيمائوس ردای كهنه‌ء خود را كناری انداخت و از جا پريد و پيش عيسی آمد. 51 عيسی پرسيد: «چه می‌خواهی برايت بكنم؟» گفت: «استاد، می‌خواهم بينا شوم.» 52 عيسی به او فرمود: «آنچه خواستی شد. ايمانت ترا شفا داد.» كور فوری بينا شد و در پی عيسی براه افتاد.

Quelle: https://www.bibleserver.com/text/FCB/نوشتهء%20مَرقُس%E2%80%8C10
Link: Das heutige Evangelium
____

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen